جایگاه ورزش و تفریح در سیره امام خمینی

« عقل سالم در بدن سالم است. ورزش همانطور که بدن را تربیت می‌کند و سالم می کند، عقل را هم سالم می کند و اگر عقل سالم شد، تهذیب نفس هم دنبال او باید باشد. شما همانطور که ورزش می کنید و اعصاب خودتان را قوی می کنید و انشالله برای مملکت و آتیه مملکت، مفید واقع خواهد شد، لازم است که همه ابعاد وجودی خودتان را تحت تربیت ورزشی در آورید.»

 این ها جملات امام خمینی رحمة الله علیه و بنیانگذار انقلاب اسلامی است؛ ابر مردی که او را به ایمان، تدبیر و دانش می‌شناسیم؛ کسی که در کنار همه ساعت های عرفانی و سیاسی و علمی خود، برای تفریح و ورزش هم ارزش چشمگیری قائل بود.»

 ورزشکار ها را دوست دارم

 در آثار امام خمینی رحمة الله علیه، ۹۵ بار واژه ورزش به کار رفته که مشهورترین آنها، این جمله است: « من خودم ورزشکار نیستم، اما ورزشکار ها را دوست دارم.» یکی از خصوصیات ایشان این بود که از دوران کودکی با انواع ورزش ها آشنا شدند. در حدود سه سالگی، هاجر خانم، مادرشان برای آن که هنگام آب بازی در حوض خانه خفه نشود، به ایشان شنا آموخت. خاطرات دوستان ایشان هم حاکی از آن است که تا قبل از تبعید به ترکیه، وقتی تابستان ها به ییلاق هایی نظیر امامزاده قاسم شمیران، درکه یا محلات می‌رفتند، و برخی روزها با هم محلی ها در رودخانه های اطراف شنا می کردند و اگر عمق لازم را می‌یافتند، به گونه‌ای مهارت های خود را در شیرجه و پشتک زدن به نمایش می‌گذاشتند که دیگران بر سر شوق می آمدند. به این ترتیب این ورزش مفرح را که در اسلام به آموختن آن سفارش شده است، جدی می‌گرفتند.

 از سوار کاری تا کشتی و کوهنوردی

در حدود چهار سالگی، فنون سوارکاری را از خاور خانم، مادر رضاعی شان آموختند. البته در آن زمان که خودرو کمتر یافت می‌شد، آموزش سوارکاری هم به منظور زودتر رسیدن به مقصد، هم به عنوان یک ورزش مفرح و هم به عنوان ورزشی که در دفاع، نقش موثری داشت، تلقی می شد. امام از دو سالگی به کشتی گرفتن با برادرش نورالدین، علاقه نشان داد که البته در آن زمان، یک بازی کودکانه بود؛ اما وقتی به مدرسه احمدیه رفت، با همکلاسی های خود، تیم کشتی درست کرده بود و خانواده ایشان محلی را با کاه، فرش کرده بودند تا بچه ها هنگام کشتی گرفتن، صدمه نبینند. توپ به کار و چوگان بازی هم از بازی های متداول آن زمان بود که ایشان تا ۱۸ سالگی به این ورزش ها علاقه نشان می داد. کوهنوردی، ورزش دیگری بود که از دوران دبستان با آن مبادرت می‌کردند و خاطراتی وجود دارد که تا سال 1341 هم هرگاه فرصتی دست می‌داد، کوهنوردی می‌کردند و برخی بحث های علمی خود را با دوستان هنگام پیاده روی و کوهنوردی مطرح می ساختند.

 هرجا شوت می کنم، دماغ رفیقمان همانجاست

 با مهاجرت به قم تا سال ۱۳۱۵ که به تازگی والیبال و فوتبال باب شده بود، ایشان با این نوع بازی ها به سبک جدید آشنا شدند. چنانکه خاطره ای طنز آمیز در زمینه فوتبال هم به این نحو از ایشان نقل شده که یکی از هم بازی ها نزد مرحوم آیت الله حائری شکایت کرده بود که آقا روح الله چند بار با توپ به دماغ او زده؛ و امام در پاسخ گفته بودند: «عمدا که نمی زنم، بلکه هر جا که توپ را شوت می کنم، دماغ این رفیق ما هم آنجاست.»

 پیاده روی، ورزش همیشگی

در دوران مرجعیت که مشغله ایشان فراوان شده بود، فقط یک نوع ورزش از ایشان دیده می‌شد که تا آخر عمر ادامه یافت و آن پیاده روی و کمی نرمش بود. برنامه منظم پیاده روی را همیشه انجام می دادند و این برنامه را در تمام ایامی که در نجف، قم و جماران بودند، ترک نکردند. امام همیشه نیم ساعت مانده به ظهر در حیاط خانه پیاده ‌روی می‌کرد و این عادت تا آخرین روزهای عمر ایشان و پیش از آنکه در بیمارستان بستری شوند نیز ادامه داشت. عکس‌های مختلف از پیاده‌روی امام در حیاط خانه‌شان در جماران به یادگار باقی مانده است. حتی تعریف می‌کردند هنگامی که در زندان رژیم شاه بودند، در همان سلول انفرادی قدم می زدند. تا اواخر عمر روزی یک ساعت و نیم پیاده روی می کردند و حرکت های ورزشی را به راحتی انجام می دادند.

 تفریح جای خود، درس جای خود

امام خمینی به داشتن تفریح به شکل اصولی تاکید داشت. حضرت امام به همان اندازه که برای درس خواندن اهمیت قائل می‌شدند، به همان میزان هم به تفریح و نشاط اهمیت می دادند. امام همیشه می فرمودند: «در ساعت تفریح، درس نخوانید و در ساعت درس خواندن، تفریح نکنید. هر کدام در جای خود.» ایشان می‌فرمودند از زمان کودکی به یاد دارند که هیچ وقت ساعت این دو (تفریح و درس) را با هم عوض نکرده اند.

 ورزش به شرط…

شاید به نظر برسد که سران سیاسی، آنقدر سرگرم  نشست ها و جلسات هستند که فرصتی برای ورزش کردن ندارند؛ اما امام به حدی بر این امر اهتمام می ورزیدند که حتماً برای ورزش خود، برنامه‌ریزی خاصی را در نظر می گرفتند. حضرت امام خمینی در کنار درس و بحث، به تفریح هم علاقه داشتند. در جوانی، روزهای جمعه با طلاب برای تفریح از شهر خارج می‌شدند، اما قبل از حرکت می فرمود به چند شرط با شما می آیم:

  1. نماز را اول وقت بخوانیم.
  2. در تفریح از کسی غیبت نشود.

استفاده مفید از عمر

 عده ای از سران کشور خدمت حضرت امام بودند که یک مرتبه امام ساعت شان را نگاه کرده و فرمودند: «دیر شد.» پرسیدند: «آقا! چه شده؟!»  فرمودند: «وقت ورزش دیر شد.» البته در دورانی ایشان به دستور پزشک، حرکات ورزشی خاصی انجام می دادند. پزشکان امام به ایشان گفته بودند: «شما باید به پشت دراز بکشید و پاهای تان را به صورت دوچرخه، حرکت دهید.» یکی از همراهان امام می گفت: «وارد اتاق شدم و دیدم ایشان مشغول انجام این دستور پزشک است. نوه شان را روی سینه نشانده، تلویزیون را روشن کرده، ولی صدایش را بسته و به صدای رادیو گوش می دهد، ذکر هم می گوید. با خود گفتم: این را می‌گویند استفاده مفید از عمر.»

سیر بر روی زمین

حضرت امام هم در سخنان خود و هم در رساله عملیه، مسافرت و سیر بر روی زمین را یکی از تفریحات سالم بر شمرده و می‌فرماید: «اگر کسی به قصد تفریح و گردش مسافرت کند، حرام نیست و اشکالی ندارد. تفریح باید سالم باشد.» ایشان در ادامه می فرماید: «من نمی‌گویم تفریح نداشته باشید، من نمی گویم همیشه مشغول باشید، بلکه جوان باید اوقاتش را تنظیم کند.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *